وبلاگ ارزشی - تحلیلی عبرت

ان فی ذلک لعبرة ||| از دیگران عبرت بگیرید قبل از آنکه عبرت دیگران شوید

وبلاگ ارزشی - تحلیلی عبرت

ان فی ذلک لعبرة ||| از دیگران عبرت بگیرید قبل از آنکه عبرت دیگران شوید

از اسلام هراسی تا اسلام خواهی

> توانایی‌های مکتب اسلام ناب برای اداره زندگی بشر و ارائه الگوی حیات طیبه در مقابل نسخه غربی زندگی که بر مادیات تاکید و انسان را بریده از مبداء و معاد تصویر می کند، چالشی جدی در مقابل همه گیر کردن فرهنگ لیبرال دموکراسی غربی بر جهان به حساب می آید.
فرهنگ اسلامی با عنایت به معنویت در سایه سار دین و نه رها شده در وادی ناخدایی، بارقه نوری در جهان کنونی است که بر دین و دنیا در پناه یکدیگر تاکید دارد و در آن سو رقیبی وجود دارد که سلطه سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را مدیون تسلط فرهنگی می داند و در راستای خوی امپریالیسمی خود و ابقای حکمفرمائی و امپراتوری خود بر جهان از هیچ کوشش نامشروعی فروگذار نیست

روح انسان شیفته عدالت، آزادی، برابری، مهر ورزی و امنیت است و هر مکتب و سازمان معرفتی که بیشترین همخوانی با این فطرت طبیعی بشری را دارد، به صورت طبیعی بیشترین همراهان را به دنبال همراه خواهد کرد.

مکتب اسلام که رهاورد آخرین پیام آسمانی است، با نگاهی جامع به انسان و نیازهای او برنامه ای برای زندگی انسان طراحی نموده است که تبیین آن با زبانی جدید در عصر سردرگمی بشر، پاسخی مناسب به انسان حیران و ناامید از دستورالعمل های شکست خورده است.
پاسداشت زندگی دنیوی معبر رسیدن به حیات جاودان، توجه به کرامت انسانی، نگرش جامع به اخلاق در بعد فردی و اجتماعی و تعریف مکانیزم های اجرائی آن، توجه خاص به نظام خانواده از جمله قابلیت های مکتب اسلام است که حقیقت طلبان را در سراسر گیتی به خود مجذوب کرده است.


>> امروز جبهه بیداری و پایداری اسلامی در جهان اسلام شکل گرفته و فراتر از آن جبهه‌ای از ملت‌های محروم و مستضعف تحت تاثیر افکار و اندیشه‌های امام خمینی(ره) در سراسر جهان علیه آمریکا و متحدان او صف‌آرایی کرده است. در غرب، اسلام به عنوان دین خشونت و شمشیر شناسانده شده و کج فهمی‌ها و شناخت اشتباه در مورد مسائل گوناگون اسلامی همراه با غرض ورزی ها و هجمه ها و حمله های سازماندهی شده سیاستمداران غربی، پدیده اسلام هراسی را موجب شده است.
اسلام هراسی امروز به سیاستی نانوشته اما مدون تبدیل گشته که فضای رسانه ای را درنوردیده و در عرصه های امنیتی،قانون گذاری و اجرائی کشورها رسوخ کرده است.
معرفی اسلام به عنوان دینی بنیادگرا و غیر قابل انعطاف، ارائه فرهنگی عقب مانده و ناهماهنگ با زمان، القای چهره خشن و تروریستی از مسلمانان در رسانه ها در قالب های گوناگون خبری و با ابزار های هنری فیلم و موسیقی و تصویر، باعث شده تا اسلام ستیزی به صورت سازماندهی شده در ناخودآگاه ملت های غربی رسوخ کرده و نه تنها راه برای فشار ارگانیک دولت ها بر مسلمانان بر مبنای شعار خواست مردم باز شود، بلکه در مقاطعی به عکس العمل های تند معدودی از مردم منجر شود.

با این حساب می توان گفت، اسلام‌هراسی در دنیای غرب در واقع بازخورد احساسات گروهی به گروه دیگر است که قوانین منع حجاب، منع ساخت مناره مساجد، ضرب و شتم مسلمانان، توهین و خفیف شمردن اقلیت های مسلمان، احساس بیگانگی مسلمانان ساکن کشورهای غربی از اثرات تاسف بار این پروژه است که ادامه این مسیر می تواند صلح و امنیت جهانی را تهدید کند.

در این بین به نظر می رسد، ارائه چهره حقیقی از اسلام ضرورتی برای مقابله با اسلام هراسی است، زیرا چنانچه در عرصه اطلاع رسانی به درستی عمل شود و معارف اسلامی با نگاه به شرایط بومی کشورهای مورد نظر تبیین گردد، نه تنها پروژه اسلام هراسی با شکست مواجه خواهد شد بلکه اقبال روز افزون به اسلام را نیز شاهد خواهیم بود.
امروز اسلام هراسی با بحث هایی همچون تروریسم، حقوق بشر، حجاب، حدود و قصاص، ارتداد، حقوق زنان، حقوق اقلیت‌های دینی، عزاداری، مردم‌سالاری، تساهل و تسامح پیوند خورده است که تبیین نظرات اسلام در این باره به شیوه موشکافانه و با نظر به فلسفه احکام برای گروه های هدف لازم است که این امر تربیت مبلغینی عالم به مبانی دینی و آشنا به اوضاع زمان را طلب می کند.
غافل نشدن از فضای رسانه ای و ابزارهای هنری در ارائه تصویر حقیقی از اسلام و به کار گرفتن همت کشورهای مسلمان در جهت همگرائی برای مقابله با این تهدید همگانی از دیگر اقداماتی است که باید به آن توجه شود.
اندیشمندان اسلامی باید بکوشند تا برداشت های غلط از ساحت اسلام زدوده شده و با آموزش صحیح و گفتگو، هجمه روانی علیه اسلام را مرتفع کنند.
یاری گیری از توان سازمان های بین المللی دیگر راهکاری است که می تواند راهگشا باشد به این صورت که یک هیئت بین‌المللی از سوی کشورهای اسلامی تشکیل شده و با سازمان ها و نهادهای حقوقی و سیاسی بین‌المللی درباره حقوق مسلمانان و مسایل آنها همکاری نماید و مانندکمیسیون های حقوق بشر، گزارش های ماهانه و سالانه از نقض حقوق مسلمانان و وضعیت اسلام ستیزی ارائه دهد و به مدد رسانه ها با پوشش وسیع روبرو گردد.
.

علاوه بر این باید توجه داشت عواملی که موجب اسلام‌هراسی شده تنها در طرف مقابل نیست، برخی عوامل آن ناشی کاستی‌های درون جامعه‌ی اسلامی است. مشکلاتی که باعث تحریک دیگران می‌شود، باید در بررسی‌های عمیق مشخص شود. چه بسا تندروی‌های جاهلانه و پایبندی به خرافات موجب بدبینی‌هایی شود .این عوامل باید در بررسی‌های کارشناسانه مورد نظر قرار گیرند.



>>> مسئله‌ی بعدی آن است که نباید اجازه دهیم تصویر طالبانی از اسلام را غربی‌ها ارایه دهند و باید در مقابل غرب با این دست از فضاسازی‌ها ایستاد و با صدای معقولی پاسخ گفت.  تاثیر گذاری بر شبکه نخبگان جوامع غربی با استفاده از آموزش های میدانی مانند مسافرت به کشورهای اسلامی و مشاهده اوضاع اجتماعی واقعی و ملموس از دیگر راهکاری راهبردی در مقباله با اسلام هراسی است.


از طرف دیگر در مکاتب امنیتی مطرح، دین مبین اسلام نشان داده است که بواسطه انطباق کامل آن به فطرت مشترک بشری، توانسته است در مکتب چهارم امنیتی قرار گیرد بدین معنا که تهدیدهای پیش روی خود را به فرصت های بی نظیر و نقاط طلایی مبدل نموده است بعنوان مثال پس از حادثه آمریکایی  و مشکوک 11 سپتامبر که دولت جنگ طلب ایالات متحده آنرا به مسلمانان منتسب نمود، شاهد رشد چشمگیر گرایش به اسلام بودیم بطوریکه طبق آمارهای رسمی مراکز آمریکایی، تعداد تشرف آمریکاییان از 20هزار نفر در سال به 80هزار نفر رسید و در آخرین نمونه هجمه به اسلام و پیشروی غرب در خط اسلام هراسی که در قالب هتاکی به قرآن طرح ریزی شد پس از آن تعداد زیادی از مردم آن کشور به دین عزیز اسلام روی آوردند.
اسلام هراسی را باید مقوله ای پیچیده از فرهنگ و راهبردهای سیاسی کشورها عنوان کرد که لازم است کشورهای اسلامی با بکار بستن توان دیپلماسی خود در مقابله با اقدامات سازماندهی شده به موقع موضع گیری و واکنش مناسب را انجام دهند.


>>>> و کلام آخر اینکه همواره به یاد داشته باشیم که خداوند تبارک و تعالی قوانین و سنن متعددی را بر جهان هستی جاری و ساری و نموده است از یک طرف به سرکشان و جهانخواران مهلت و قدرت می دهد تا «الی یوم المعلوم » و از دیگرسو نیز به مومنان و حق طلبان سفارش می کند که «ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم» که به مشیت حضرتش و با ظهور حجتش ختم خواهد شد به... «ان الارض یرثها عبادی الصاحون».