خاتمی پایانی بر یک آغاز-بخش پایانی

در 24 بهمن 87 روزنامه کیهان یادداشتی منتشر کرد که طی آن در مقایسه ای هوشمندانه میان خاتمی و بوتو این طور نتیجه گرفته شد که همانطور که وقتی آمریکا از پیروزی بی نظیر بوتو و حزب متبوعش در پیروزی انتخابات پاکستان برای بردست آوردن اکثریت کرسی های مجلس نا امبد شد برای ایجاد رغبت در مردم به این حزب، دست به ترور بوتو که یکی از اصلی ترین اعضای حزب مردم بود، زد که حاصل آن خوشایند آمریکا و وابستگان  داخلی آنان بود. روزنامه کیهان در ادامه با لحنی دلسوزانه، به علت مشابهت های موجود، احتمال پیاده شدن نقشه مشابه برسر خاتمی را مطرح کرد و برای اثبات آن علنا از ارائه "مدارک غیر قابل انکار" به معترضین دوم خردادی خبر داد که با سکوت معنادار این عده همراه بود و طرح ترور خاتمی با زیرکی و بصیرتی خاص از سوی جریان اصولگرا خنثی شد.  

 

خاتمی در اعترافات خود بعد از به پایان رسیدن دوران ریاست جمهوری اش، نقش خود در ارودگاه اصلاحات را تنها در حد یک "تدارکات چی" دانستدر حالیکه یکی از ویژگی های بارز و مهمی که ریاست قوه مجریه باید از آن برخوردار باشد مدیر و مدبر بودن و توانا در اداره امور کشور است مردم که آبدارچی یا تدارکات چی انتخاب نکردند، حال آنکه شخصیت تسلیم طلبی مانند خاتمی زمینه مناسبی برای حضور و ظهور افراد فاسد و معاندی را رقم زد که هر فکری در ذهنشان خطور می کرد الا اصلاح وضع جامعه و خدمت به مردم. 

 

کاملا روشن و بدیهی است با روند پیش رو و سرخوردگی جریان اصلاحات در بین مردم و در طرف مقابل پویاتر شدن جریان مردمی اصولگرا، نتایج انتخابات ریاست جمهوری در دور دهم، سیلی و مشت محکم دیگری است که از سوی مردم بر صورت و دهان مدعیان اصلاحات نواخته خواهد شد تا شاید این طیف همیشه در خواب بفهمد که هر جریان و گروهی که به اسلام و انقلاب و مردم پشت کند، سرنوشتش محتوم به انزوا و شکست و نابودی است و اگرچه خاتمی را  برای آغاز فصلی نو در جریان اصلاحات آورده اند اما این اصلاح طلبی جسدی شده است که از مسیح و دم مسیحایی اش هم کاری ساخته نیست و شاید آمدن خاتمی پایانی باشد بر همان آغاز البته اگر تا آخر بماند که با انتشار نامه ۲۶ اسفند از میدان کارزار انتخابات دهم ریاست جمهوری خارج شد چراکه با تردیدهای جدی وادار به وارد شدن شده بود و خودش هم می دانست که این آغاز همانند یک پایان یا بهتر بگویم آخرین میخ بر تابوت پوسیده اصلاحات خواهد بود.  

فان حزب الله هم الغالبون. 

خد