سایت دبکا نوشت: نباید به اخبار متناقض مربوط به پیشرفت تحقیقات درباره تصفیه عماد مغنیه اجازه دهیم ما را سر گردان کنند، این اخبار را باید به دو گروه تقسیم کرد:
1- ضد اطلاعات که عمدتا توسط ایران، سوریه، حزب الله، اسرائیل و محافل مختلف لبنانی منتشر میشوند.
2- تئوری توطئه در چارچوب گروه اول روزنامههای عربی نوشتند رد پای سرویسهای اطلاعاتی عربی در تصفیه مغنیه کشف شده است .
شخصیتهای اسرائیلی نیز سریعا انگشت اتهام را به سمت عوامل مارونی لبنانی نشانه رفتند، اخبار گروه دوم جنجالی ترند چون از سوی منابع غربی و نه خاور میانه ای منتشر شده اند .
امری که نشان می دهد دهلیز تاریک تروریسم خاورمیانه ای و اسلامی توانسته است تفکر غربی را اسیر خود کند، سهم عمده این اخبار متعلق به سی ان ان است که جیم کلانسی خبرنگار برجسته آن مدعی شد مغنیه استاد فریبکاری است و قتل او می تواند ساختگی باشد. کلانسی این سخن را واضح و آشکار نمیگوید، بلکه بعد از تامل در سخنان او میتوان به این نتیجه رسید که اگر در آینده روشن شود که مغنیه کشته نشده، نباید تعجب کرد.
در پایان هفته برخی در آمریکا، سخنان کلانسی را بسیار جدی گرفتند. به نظر آنها مغنیه با صحنهسازی این ترور بهانه ای به دست ایران، سوریه و حزبالله داد تا در روزهای آینده اسرائیل را هدف قرار دهند. به عبارت دیگر تهران، دمشق و حزب الله در بیروت خدعه ای بکار بردند که اسرائیل گرفتاران شد.
همانطور که 35 سال پیش در 1973 در جنگ چنین شد، منطق استراتژیک پشت این تئوری می گوید از آنجا که ایران با سرعت به فعالیت های هسته ای نظامی خود ادامه می دهد و حمله اسرائیل به آن قطعی است، بهتر است ایران پیش دستی کند و جنگ پیشگیرانه را آغاز کند که برای این منظور باید انگیزه وجود داشته باشد .
دبکا در گزارش خود می افزاید: ترور واقعی یا ساختگی مغنیه این انگیزه را فراهم کرد، اینک سه موضوع مهم در این باره وجود دارد:
1) تهران، دمشق و حزب الله تصمیم گرفته اند هر چه زودتر با حمله نظامی تروریستی علیه اسرائیل به ترور مغنیه پاسخ دهند .
در اسرائیل معتقدند این پاسخ، یک حمله تروریستی به هدفی اسرائیلی یا یهودی در خارج خواهد بود. با این موضع گیری چنان وانمود میکنند که این عملیات همانند حمله موشکی به سدروت و اشکلون قابل اغماض است و اسرائیل ان را خواهد پذیرفت و پاسخی به آن نخواهد داد و اما بر مقامات سیاسی و نظامی روشن است که حتی اگر این عملیات در خارج انجام شود، اسرائیل نمیتواند آن را بی پاسخ بگذارد.
2) طبق دستور شخصی رهبر ایران، تهران تحقیق درباره کیفیت و عوامل ترور مغنیه را به دست گرفته و اوست که تعیین می کند پاسخ آن چگونه باشد.
به همین سبب چند ساعت پس از حادثه هیاتی نظامی از ایران به دمشق آمد.
این هیات شامل فرماندهان ایرانی که از نزدیکان معتمدان رئیس جمهور احمدی نژاد هستند، این نشان میدهد که تصمیم اصلی را رئیس جمهور با مشورت روسای سپاه میگیرد و سپس به تصویب میرسد. به عبارت دیگر، کیفیت پاسخ ایران بستگی به گزارشی دارد که این ژنرالها به احمدینژاد خواهند داد و تصمیمی که او خواهد گرفت.
به گفته منابع دبکا، گزارشهای اولیه ارائه شده از دمشق به تهران بسیار تند است.
در این گزارش ها گفته شده که علاو ه بر مغنیه مقامات دیگری از حزب الله و تعدادی از محافظان او نیز در این حادثه کشته شدهاند.
همچنین گفته شده است که سرویسهای مخفی سوریه در محافظت از شخصیتها و افسران در دمشق شکست خوردهاند.
3) بدون اعلام رسمی به موازات کمیته ایرانی، ستادی در اسرائیل تشکیل شده که ایهود اولمرت نخست وزیر، ایهود باراک وزیر دفاع، سر لشکر گابی اشنکنازی رئیس ستاد کل ارتش، مئیر داگان رئیس موساد، یوال دیسکین رئیس شاباک در آن شرکت دارند .
ریاست این ستاد را مئیر داگان رئیس موساد در اختیار دارد. انتشار خبر تمدید مسئولیت مئیر داگان تا پایان 2009 نشانه آشکار این اقدام است و به عبارت دیگر در وسط جنگ فرماندهان را تغییر نمیدهند.
با انتشار خبر تمدید حکم داگان، اسرائیل علی رقم انکارهای خود، عملا اعتراف کرد که او این سوء قصد را انجام داده است، اکنون در وضعی قرار داریم که دو ستاد نظامی و اطلاعاتی اسرائیل و ایران در حال جنگ فکری و تاکتیکی با یکدیگرند .
تا اینکه یکی از ستادها یا هر دو با هم تصمیم به عمل بگیرند. به عبارت دیگر ساعت درگیری نظامی بین اسرائیل و ایران به کار افتاده است .