خاتمی پایانی بر یک آغاز-بخش دوم

  

اما در سوم تیر ماه سال84 روند تسلیم طلبانه مدعیان اصلاح طلبی با روی کار آمدن دولت مردمی و خدمتگزار و اصولگرای نهم متوقف شد و تشویش و نگرانی و نابسامانی هشت ساله که ارمغان اصلاحات برای مردم بود، کم کم بپایان خود رسید و دولت کار، دولت امام و انقلاب و دولت عزت ملی فعالیت رو به رشد خود را در عرصه های درو ن مرزی و برون مرزی درحالی شروع کرد که باید جبران کم کاری های گذشته را هم به جان می خرید. 

 

 با این حال دولت نهم در بحث هسته ای علی رغم کارشکنی ها و زورگویی های غرب، پس از رفع تعلیق از تاسیسالت هسته ای، تعداد سانتریفیوژها را از 30عدد نمایشی به بیش از ۶۰۰۰فعال رساند، از نظر رشد تولید علم ایران را به رتبه اول در جهان رساند و پیشرفت های گسترده ای در زمینه تولید داروهای نو ترکیب، سلول های بنیادی، پرتاب ماهواره به فضا علی رغم تحریم های سخت، فعالیت های عمرانی گسترده در سطح کشور، انجام طرح ابتکاری سفرهای استانی و بردن دولت در میان لایه های جامعه و آشنایی با مشکلات و حل آنها با تصویب هزاران مصوبه، اعطای سهام عدالت به 42 میلیون نفر از هم میهنان واجد شرایط، برنامه ریزی و انجام بررسی های کارشناسی برای اجرای طرحی که از زمان دولت سازندگی تا دولت اصلاحات کسی جرات اجرای آن را نداشت یعنی طرح تحول اقتصادی که عده ای با سیاه نمایی و غرض ورزی  آن را نتخاباتی جلوه می دهند آنها باید بدانند که این دولت دولتی است که از لحظه اول با قدرت برای خدمت به مردم آستین همت خود را بالا زده است نه اینکه حالا برای جمع کردن آرا مردم شروع بکار کرده باشد بلکه کار، در دولت مردمی دکتر احمدی نژاد یک واقعیت است که بارها کام ملت را شیرین کرده است. 

 

فضای متشنج و پفکی و نگرانی های دوران اصلاحات جای خود را به ثبات و آرامش در دولت نهم داد و عزت در سطوح ملی و بین المللی برای ایران و ایرانی به ارمغان آورده شد و دانشگاه نیز که زمانی جولانگاه گروه های سیاسی غربگرا و قدرت مدار بود به تبع آرامش جامعه به یک سکون نسبی رسید و سیاسی کاری و حزب بازی جای خود را به کار سیاسی معقولانه داد و سوء استفاده از دانشجویان که در زمان اصلاحات باب بود  از میان برچیده شد.  

 

اما اصلاح طلبان با دیدن محبوبیت رو به رشد دولت نهم در میان لایه های مختلف مردم، ساز رسانه های مکتوب و غیر مکتوب خود را با تخریب و سیاه نمایی علیه دولت کوک کردند که به گفته صاحب نظران بیش ترین تبلیغات مسموم علیه یک دولت بعد از انقلاب است. اما علت را باید در سخنان جرج تنت مسئول میز ایران در سازمان سیا جست و جو کرد. وی در توصیه ای به جریان اصلاحات به آنها توصیه می کند که: شما قدرت استدلال ندارید و بحث به سودتان نیست، فقط اعتراض کنید! 

اما حالا که حضور کروبی، خاتمی و میر حسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دور دهم تقریبا قطعی شده است؛ نوعی عدم هماهنگی و از هم گسیختگی درونی در این جریان به روشنی قابل مشاهده است که کار را برای آنها از قبل سخت تر خواهد کرد چراکه از یک سو رقیبشان اصولگرایانی هستند که حداقل به اسلام و آرمان های انقلاب معتقدند و مرز بندی ها و خط قرمز های معینی دارند ازاین رو مچ شدن و توافق بر روی یک گزینه و کاندیدای واحد(احمدی نژاد) براحتی برایشان قابل دسترسی است و از سوی دیگر، مردم چند سالی است که دیگر حنای اصلاحات برایشان رنگ ندارد و با سیلی های پشت سرهم در انتخابات شورای شهر دوم و سوم، مجلس شورای اسلامی هفتم و هشتم، خبرگان رهبری، ریاست جمهوری نهم صورت اصلاح طلبان را بشدت کبود و سرخ کرده اند تا جایی که سران و دست به قلمان این جریان از کوره در رفتند و شروع به توهین و فحاشی به ملت کردند. 

برای نمونه در یادداشت روزنامه دوم خردادی اعتماد ملی ، نویسنده بواسطه خشم و از دست دادن قوه تفکر، استقبال پرشور مردم از احمدی نژاد در سفرهای استانی را به دلفین هایی تشبیه کرد که دور مربی خود برای غذا جمع میشوند! و یا اینکه خدمت خالصانه دولت به مردم را "گداپروری" می نامند! که این چند نمونه مشت از خروار، ناشی از فشارهای عصبی و روانی به سبب رویگردانی مردم ازاصلاح طلبان میباشد.  

 (در صورت عدم نمایش تصاویر بر روی آنها کلیک راست کرده سپس show picture را انتخاب کنید)

اما