وبلاگ ارزشی - تحلیلی عبرت

ان فی ذلک لعبرة ||| از دیگران عبرت بگیرید قبل از آنکه عبرت دیگران شوید

وبلاگ ارزشی - تحلیلی عبرت

ان فی ذلک لعبرة ||| از دیگران عبرت بگیرید قبل از آنکه عبرت دیگران شوید

حافظ با طعم میرحسین موسوی!

طنزی است تلخ از یک نسل سومی، اگرچه خنده در آن موج میزند...

::.:: شاید در نگاه اول با دیدن عنوان این پست، ایجاد ارتباط بین این دو نفر کمی سخت باشد اما از یک جوان نسل سومی انقلابی هیچ چیزی بعید نیست!

> نوشتن و یا گفتن در مورد خاتمی و امثالهم برای اغلب نسل سومی ها کار دشواری نیست چراکه قریب به هشت سال عملکرد او و هم قطارانش را در قوای مجریه و مقننه را دیده اند و شنیده اند بطوریکه با گذاشتن قلم بر روی کاغذ میتوان در آخر یک مثنوی صدمن از عملکردهای این جریان (+،+،+) نوشت!

اما قضیه میر حسین از نوع دیگری است، کسی که مدتی پیش و بعد از 20 سال(با اندازه عمر یک نسل سومی!) حباب سکوتش را ترکاند و به صحنه سیاسی-اجتماعی برگشته است.

این انزوای طولانی و حضور یکباره میرحسین باعث شد تا در حال و گذشته (آینده که مشخص است!)  جناب میر مطالعاتی داشته باشم و در این زمینه نباید از کمک های بی شائبه لسان الغیب حافظ شیرازی چشم بپوشم. در تفالی که به نیت میر حسین و برای حسن مطلع این نوشته به دیوان حافظ زدم، متوجه شدم حافظ هم بله... از خودمان است! نارضایتی حافظ نسبت به میرحسین(!) آنجا شدت میگیرد که میگوید " ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفته ای". احسنتی گفتم و فاتحه ای برای شادی روح حافظ شیرازی خواندم؛ خدایش بیامرزاد.

>> در مرحله بعد بسراغ نطق های اخیر میرحسین موسوی بعد از "زبان باز کردن" رفتم.

وی در جمله ای میگوید:"من نه اصلاح طلبم نه اصولگرا" اما بعد از جدی شدن کار در تغییر موضعی آشکار گفت:"اصلاح طلبی هستم که دائم به اصول رجوع می کنم."

میرحسین موسوی اصولا در حرف هایش از "اصول و ارزش" زیاد صحبت میکند اما در این میان از همه چیز میشنوی الا اصول و ارزش.

آقای میرحسین موسوی! اگر شما پایبند اصول و ارزش هایتان هستید پس چرا در آن برهه ای از زمان که عده ای سکولار قلم به دست و سیاسیون تسلیم طلب، اسلام و انقلاب را به زیر تازیانه هتاکی گرفته بودند از اصولتان دفاع نکردید مگر شما به فروع دینتان که یکی از آنها تبری و بیزاری جستن از دشمنان خداست، آگاه نیستید؟(نگویید نه! که باور نمیکنیم) شاید هم نان به نرخ روز خوردن لذت دیگری دارد!!! الله اعلم.

آخر جالب اینجاست که از آن همه انحراف های عقیدتی و سیاسی و اقتصادی و پرده دری به حرف نیامدی، حالا هم به این بهانه که در مسیر دولت نهم(که مورد حمایت خاص رهبری است) انحراف دیده ام به میدان آمده ام! آخر دم خروس را باور کنیم یا...

حالا هم که طبق قاعده معروف "کبوتر با کبوتر" با سازمان مجاهدین و حزب مشارکت هم سفره شده اید(این را دیگر کجای دلمان بگذاریم؟). دست به دامان کسانی شده اید که زمانی آنها از هاشم آغاجری در سال 82 در قبال سخنان هتاکانه اش به ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) حمایت کرده بودند و از سوی آیات عظام(دامت برکاتهم) خودشان و سازمانشان نامشروع قلمداد شدند.

>>> اما "میر اصلاحات" چگونه ماندنی شد؟

تاکتیک "یا من یا موسوی" عملا میرحسین موسوی را به "درب خروج اظطراری" خاتمی تبدیل کرد تا در صورت مشاهده علائم رویگردانی مردم از خاتمی، میرحسین بعنوان یک گزینه در نمک خوابانده شده، وارد کارزار انتخاباتی شود.

با فرار خاتمی، و آمدن میرحسین موسوی دو مشکل بوجود آمد، یکی برای آقای مهندس و دیگری برای سازمان مجاهدین و مشارکت.

با خروج خاتمی و پررنگ تر شدن نقش میرحسین بعنوان جایگزین او در جبهه اصلاحات، به نوعی یک بحران مقبولیت (اگر نگوییم مشروعیت) برای او در جبهه اصولگرایان ایجاد شد که میرحسین نیاز به گروه های حامی اصلاحاتی همچون مجاهدین و مشارکت راشدیدا احساس میکرد در آن طرف قضیه هم سازمان مجاهدین و مشارکت چون کاندیدای سوگلی خود (خاتمی) را از دست رفته و جیب خود را خالی از گزینه جدیدی می دیدند به گزینه ای به نام میرحسین موسوی تن دادند و با همه دافعه ای که نسبت به هم دارند بر روی نقاط اشتراک تاکید می ورزند...وچه شد که آن "هندوانه در بسته"(تعبیر محمدعلی ابطحی)، "دیرحسین"، "غارنشین"،"جامانده در گذشته" قبل از خاتمی به "عزیز"  آنها بعد از رفتن خاتمی تبدیل شد؟؟؟ کسانی که این دوگانگی در وجودشان موج میزند آیا تو را فقط بخاطر اینکه تویی می خواهند؟ بعید میدانم!

>>>> تسخیر قلعه جناب میر به اسب تراوا و هلی برن نیرو و... احتیاج ندارد چراکه خود میرحسین چراغ سبز را به طرف مقابل نشان داده و این از موضع گیری هایش هویداست و از رفتارش و گفتارش اینطور استنباط میشود که میرحسین موسوی "دوست دارد" هرچه بیشتر خود را نسبت به الگوی رفتاری خاتمی "شبیه سازی" کند تا به این طریق بتواند دل رفقای مجاهدینی و مشارکتی اش را بدست  آورد.

:::> در زیر به نمونه هایی محدود از مواضع اخیر مهندس موسوی اشاره ای گذرا میکنم:

* "هیچ کس به اندازه من با جوانان در ارتباط نبوده است" سخنی از شما که بیشتر انسان را به خنده وامیدارد. این چگونه ارتباطی است که خیلی از نسل سومی ها "اولین بار" است که نام شما را میشنوند!

* آقای میرحسین موسوی! شما در جایی خود را مخالف سرسخت سهم دادن به احزاب اصلاح طلب دانستید پس چه شد که هنوز نیامده پست و مقام را فروختید و در قبال کسانی که شما را شارژ مالی میکنند به همراهانتان گفتید:" کسی را طرد نکنید، دولت به اندازه کافی بزرگ است(!)."

*در حالی که میرحسین از بکارگیری افراد متعهد به ارزش های اسلام و آرمان های امام خمینی(ره) سخن میگفت، مسئول شاخه دانشجویی ستاد انتخاباتی اش را علی وفقی از عناصر تندروی دفتر تحکیم برگزید و در جواب اینکه چرا او؟ گفت:"من نه این آدم را میبینم و نه میشناسم(!)."

* در مورد گشت های ارشاد هم قول برچیده شدن آن را داد که این موضع میرحسن با همان ارزش هایی که او از آنها دم میزند در تناقض است چراکه فریضه" امر به معروف و نهی از منکر" از اوجب واجبات و سبب ادای سایر فرایض است و علاوه براین از حمایت بالای مردم برخوردار است. بعد از این بود که جناب مهندس نسبت به این موضع اعلام پشیمانی کرد.

* و اما در مورد مساله فلسطین با آن جمله تان که گفتید:" تعدیل در موضع گیری ها می تواند راه حل های خوب باز کند" ما را به خوردن حلوای مقاومت دعوت کردی!

* در مورد مساله دانشگاه آزاد و چشم پوشی و زیر سبیلی رد کردن شما هم من چیزی نمی گویم و جمله ای از عباس سلیمی نمین را نقل میکنم:" میرحسین موسوی نه میتواند و نه انگیزه لازم را برای مقابله با مفاسد سازمان یافته دارد."

                    

>>>>> امـــا گذشته میر حسین هم پر از فراز و فرود است اما "استعفای غیرمنطقی" او و نامه تشرآمیز امام خمینی(ره) به میرحسین موسوی لب کلام در مورد گذشته وی است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای موسوی ، نخست وزیر محترم

نامه استعفای شما باعث تعجب شد.

         

حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید ، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان می گذاشتید.

در زمانی که مردم حزب الله برای یاری اسلام فرزندان خود را به قربانگاه می برند چه وقت گله و استعفاست . شما در سنگر نخست وزیری ، در چهار چوب اسلام و قانون اساسی ، به خدمت خود ادامه دهید . در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمی رسید ،چون گذشته عمل می شود . این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود رای دهد.

تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است ، که اگر صلاح بداند به هر میزان که مایل باشد در اختیار دولت قرار خواهد داد.

همه باید به خدا پناه بریم ؛ و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سو ء استفاده کنند.

مردم ما از اینگونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیده اند ، این حرکات هیچ تاثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت.

از آنجا که من به شما علاقه مندم ، ان شاء الله عند الملاقات مسائلی است که گوشزد می نمایم . والسلام.

15/6/1367

روح الله الموسوی الخمینی

صحیفه امام(ره)، ج21، صفحات123و124

---------------------------------------------

فاین تذهبون...

نظرات 46 + ارسال نظر
ش شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 08:57 ب.ظ http://دانا

دوستان عزیز
ما هم از کشته شدن برادران وخواهران درهر مسلکی باشند شدیدا ناراحت می شویم خدا آنهارا که این کارهارا می کنند لعنت ابدی کند. تمام این مسایل سیاسی است خدا لعنت کند سیاست مداران را که همه بدبختی ها ی ما از آنهاست

سلام بر شما
الحمدلله که حالا با تدابیر مسئولان و سیاستمداران مقاوم ما کشور درحال تبدیل شدن به ابرقدرت جهانی است. میشود گاهی اوقات کمی واقع بین بود.

مهدی شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 11:06 ب.ظ

زور زیادی نزن عزیزم
رئیس جمهورمون موسویه

سلام
یه سری از دوستان در نوشته سریالی قبلی در مورد خاتمی همین حرف رو بهم میزدن!

سحریار شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 11:20 ب.ظ http://saharyar.blogfa.com

نام حافظ را همراه میرحسین بردن انصافا دل آزار است
جز آنکه بگوییم
واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند !

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس !
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند !!!!

سلام بر شما.
قسمت این نوشته یک طنز جهت دار است و قصد توهینی در کار نبوده است.
موید باشید.

محمدی یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 08:42 ق.ظ

· آقای موسوی! استعفای شما در شرایط بحرانی دهه شصت بدون اطلاع به رهبری(حضرت امام(رة)) و ریاست جمهوری وقت کجای قانون آمده است؟!

· اهدای حواله پاترول به نمایندگان مجلس برای اخذ رای اعتماد به وزیر در قانون شما جایی دارد؟!

· استعفای تعدادی از وزرای شما در اعتراض به حکم حضرت امام (رة) درباره ی ارتداد سلمان رشدی هم غیرقانونی نبوده است؟!

· له کردن اقشار ضعیف و کم درآمد زیر چرخ های توسعه اقتصادی و خفقان و اختناق دولت سازندگی با قانون مورد ادعای شما تناقضی نداشت؟!

· توهین به مردم، ائمه اطهار علیهم السلام و شئون مذهبی _که از تخصص های اصلاح طلبان است!_ هیچ گاه قانون مدنظر شما را نقض نکرد؟!

· عقب نشینی و ذلت پذیری در مواضع هسته ای در دوران اصلاحات چطور؟! یا نفوذ اتوبوسی عوامل سرویس های اطلاعاتی غربی در مراکز حساس کشور و وقوع حوادثی مثل 18 تیر؟!

· ایا از نظر شما دست دادن با دخترک های نیمه عریان خارجی و یک موهن به ساحت پیامبر اسلام غیرقانونی نیست؟!

· لابد دروغگویی به مردم را هم قانونی می دانید که نه تنها از دروغگویی حمایت می کنید، که خود نیز وعده ای خیالی می دهید؟! (وعده ی جمع آوری طرح امنیت اجتماعی که شوری اش صدای اعضای تندروی حزب مشارکت را هم در آورد!)

· راستی! دهها هزار توهین مستقیم و غیرمستقیم به رییس جمهور کشور در کجای قاموس قانون شماست؟!

از قانونی بودن مسایل ناگفته ی ماجرای مشکوک مک فارلین، اشک های عاجزانه شما به جای چاره اندیشی در هنگام کمبود گندم در سیلوها، قرارداد ننگین کرسنت و شرکت پتروپارس و پورسانت های میلیون دلاری آقایان در دولت اصلاحات، تقلب های گسترده انتخاباتی امثال تاجزاده _درحالیکه معاون وزیر کشور وقت بود_ در انتخابات مجلس ششم، تحصن نمایندگان مجلس ششم در شرایطی که انواع مشکلات گریبان مردم را می فشرد، و ... سوالی نمی کنم، همان ها را جواب دهید، جواب این ها را هم می گیریم!

سلام بر شما دوست عزیز
مطالب قابل تامل و افشاگرانه ای بود.
با تشکر از شما.

حسین امانی یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 10:05 ق.ظ

کسی ه تا این حد نسبت به ارزشها بی تفاوت است به درد لای... هم نمیخورد. فقط احمدی نژاد

سلام
با شما موافقم.

معصومه یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 10:06 ق.ظ

سلام. اولین مطلب کاملی بود که تا امروز در مورد میرحسین خونده بودم. بازم بنویسید. اراک

سلام بر شما
نظر لطف شماست. البته خالی از نقص نیست.

محمد یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 10:18 ق.ظ

این هم یک درس عبرت برای شما:
برا همدیگه خوب هندونه پاره می کنید!(تو کامنت قبلی)
کیه که ندونه شما همتو تو تیم کیهان هستید و جو اونجا رو با ایران اشتباه گرفتید
فقط خوش خیالها مواظب باشید ۲۲ خرداد از خواب نپرید
از الان بیدار شید
بهتر بود مثل بعضی از دوستاتون یک سر به اهواز می زدید تا می دیدید مردم که چه کار نمی کردند برای میرحسین!
فقط میرحسین با ۲۰ میلیون
ان شاءالله

سلام
بالاخره مومن باید هوای مومن رو داشته باشه دیگه...!
کیهان میخونم اما اونجا نیستم.
نه انشاالله تا اون موقع نمیخوابیم و تمهیدات لازم رو برای پیروزی آماده میکنیم.
لطفا استقبال رو با احمدی نژاد مقایسه کن! همین.

سلمان یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 11:54 ق.ظ

البته کیهان بخون ولی بقیه روزنامه هاراهم بخون چون ما یک فامیل داریم چون روزنامه کیهان ارزون هست فقط کیهان را می خواند چند با ر براش روزنامه های دیگردادم بخواند یک مقدار واقعیتهارا فهمید

سلام
اینکه گفتم کیهان میخوانم دلیل نمیشود که بقیه روزنامه ها رو نخوتم!
زمانی که شرق و هم میهن و... بود میخوندم برای آگاهی از مواضعشون حاا هم اعتماد و اعتماد ملی.
اگر میشه یه تعداد از اون روزنامه ها رو هم برای من بفرشتید آخه هرچی از اینا کع گفتم خوندم جز دروغ و تحریف و تخریب چیزی ندیدم!

محمد یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:06 ب.ظ

واقعا قدرت انقدر شیرین است که بخاطر آن هر چیزی بنویسیم و هر چیزی بگیم ؟ اگر واقعا اصولگرا هستید فاین تذهبون !!!!

سلام
مراد شما از هرچیزی چیه؟!
اصولگرا هستم و به آن میبالم.
یکی از موازین اصولگرایی روشنگری است. من هم میرحسین را دیدم هم قبل و هم بعدش را و نوشتم. همین.

استاذنا یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:16 ب.ظ http://www.ostazona.blogfa.com

از حضورتان در استاذنا متشکریم.

سلام
خواهش میکنم. وظیفه است.

محمدی یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 01:15 ب.ظ

ن روزها که آقای مهندس "میر حسین موسوی" پس از 20 سال دوری از سیاست ، دوباره وارد عرصه حضور در مسئولیتهای عالی جمهوری اسلامی شده اند ، به یاد ماجرای نامه استعفای ایشان از نخست وزیری افتادم و یک سوال مهم برایم پیش آمد که خیلی دوست دارم ایشان به آن پاسخ دهند . حتما خوانندگان محترم وبلاگ من و حتی شخص آقای موسوی تایید می کنند که این سوال ، بسیار اساسی و کلیدی است و در تصمیم گیری ما برای رای دادن یا ندادن به ایشان تاثیر مهمی دارد .

سوال من البته به این مربوط نمی شود که چرا ایشان در اوج ماجراهای جنگ و وضعیت استثنایی و بحرانی کشور ناگهان استعفا دادند ، بلکه سوال این است که مگر ایشان طبق سلسله مراتب اداری شناخته شده - نه تنها در ایران که در تمام جهان - نمی بایستی نامه استعفای خود را به مقام مافوق یعنی رئیس جمهور وقت آقای " سید علی خامنه ای" تقدیم می کردند ؟ پس چرا به جای این شیوه ، نامه با عبارت " ملت قهرمان ایران ..." شروع شد ؟! من حتی از این سوال می گذرم و با فرضی که باز هم غیر قابل قبول است ، بنا را بر این می گذارم که ایشان به دلیل اختلافات مبنایی با آقای رئیس جمهور وقت ، اصلا ایشان را عددی به حساب نیاورده است که نامه را خطاب به ایشان بنویسد ( من هیچ احتمال عقلی و قانونی دیگری به ذهنم نرسید ) ، اما می ماند یک سوال بسیار مهمتر و اساسی تر و آن اینکه چرا " نخست وزیر امام خمینی" و " نخست وزیر دوران جنگ " وقتی نامه اش از اخبار سراسری رادیو پخش شد ، رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی ، تازه آنزمان از استعفای ایشان با خبر شد ؟! که امام آن نامه تند را خطاب به ایشان بنویسد ؟ آیا نخست وزیر دوران جنگ و نخست وزیر امام خمینی ، نباید این احترام و ادب را نسبت به ولی نعمت خودش و ولی نعمت تمام مردم انقلاب کرده می گذاشت و در این موضوع بسیار بسیار مهم پیش از اقدام ، از امام استفسار می کرد و طبق یک روش عقلی و بدیهی از ایشان رهنمود می گرفت ؟ آیا ایشان رکین ترین رکن نظام و ولی امر مسلمین جهان را هم مثل رئیس جمهور وقت به چیزی حساب نمی کرد یا خود را از امام هم عقل کل تر می دانست ؟!



جناب آقای موسوی ! من و امثال من برای رسیدن به حقیقت ، سوالات زیادی از شما داریم ، اما من در اینجا فعلا از همه آنها می گذرم و به همین پرسش ساده اکتفا می کنم . این پرسش از آنجا اهمیت بیشتری پیدا می کند که شما در کنفرانس مطبوعاتی هفته پیش خود ، به صراحت فرمودید برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری از رهبر انقلاب اجازه نگرفته اید و من دیدم که اکثر سایتها و وبلاگهای ضد انقلاب همین سخن شما را و جمله اینکه "اگر من رئیس جمهور شوم ، گشت ارشاد را جمع می کنم" تیتر کرده بودند (جمله دوم البته آنطور که آقای رمضان زاده سخنگوی دولت آقای خاتمی هم گفته اند "هضم نشدنی است چرا که این کار اصولا جزو وظایف رئیس جمهور نیست ". به همین دلیل است که خود آقای احمدی نژاد که به برخی از شیوه های اجرای آن انتقاد داشت ، کاری از پیش نبرد!). اما جمله ای که درباره اجازه نگرفتن از رهبر برای نامزد شدن مطرح کرده بودید هر چند هیچ مشکل قانونی ندارد اما تاکید کردن بر آن از سوی شما با آن سابقه تاریخی که امثال من از شما داریم و من به عنوان ابهام آن را مطرح کردم ، این تردید بسیار جدی را ایجاد می کند که شما به هیچ وجه اهل مشورت و گفت و گو با صاحبنظران و رعایت قانون و سلسله مراتب و از همه بالاتر احترام قائل شدن به جایگاه رفیع ولایت فقیه - این میراث ماندگار امام خمینی - که شما خود را نخست وزیر مورد محبت ایشان می دانید ؛نیستید .

سلام
با تشکر از متن ارسالی شما.

علی یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 01:16 ب.ظ

ن روزها که آقای مهندس "میر حسین موسوی" پس از 20 سال دوری از سیاست ، دوباره وارد عرصه حضور در مسئولیتهای عالی جمهوری اسلامی شده اند ، به یاد ماجرای نامه استعفای ایشان از نخست وزیری افتادم و یک سوال مهم برایم پیش آمد که خیلی دوست دارم ایشان به آن پاسخ دهند . حتما خوانندگان محترم وبلاگ من و حتی شخص آقای موسوی تایید می کنند که این سوال ، بسیار اساسی و کلیدی است و در تصمیم گیری ما برای رای دادن یا ندادن به ایشان تاثیر مهمی دارد .

سوال من البته به این مربوط نمی شود که چرا ایشان در اوج ماجراهای جنگ و وضعیت استثنایی و بحرانی کشور ناگهان استعفا دادند ، بلکه سوال این است که مگر ایشان طبق سلسله مراتب اداری شناخته شده - نه تنها در ایران که در تمام جهان - نمی بایستی نامه استعفای خود را به مقام مافوق یعنی رئیس جمهور وقت آقای " سید علی خامنه ای" تقدیم می کردند ؟ پس چرا به جای این شیوه ، نامه با عبارت " ملت قهرمان ایران ..." شروع شد ؟! من حتی از این سوال می گذرم و با فرضی که باز هم غیر قابل قبول است ، بنا را بر این می گذارم که ایشان به دلیل اختلافات مبنایی با آقای رئیس جمهور وقت ، اصلا ایشان را عددی به حساب نیاورده است که نامه را خطاب به ایشان بنویسد ( من هیچ احتمال عقلی و قانونی دیگری به ذهنم نرسید ) ، اما می ماند یک سوال بسیار مهمتر و اساسی تر و آن اینکه چرا " نخست وزیر امام خمینی" و " نخست وزیر دوران جنگ " وقتی نامه اش از اخبار سراسری رادیو پخش شد ، رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی ، تازه آنزمان از استعفای ایشان با خبر شد ؟! که امام آن نامه تند را خطاب به ایشان بنویسد ؟ آیا نخست وزیر دوران جنگ و نخست وزیر امام خمینی ، نباید این احترام و ادب را نسبت به ولی نعمت خودش و ولی نعمت تمام مردم انقلاب کرده می گذاشت و در این موضوع بسیار بسیار مهم پیش از اقدام ، از امام استفسار می کرد و طبق یک روش عقلی و بدیهی از ایشان رهنمود می گرفت ؟ آیا ایشان رکین ترین رکن نظام و ولی امر مسلمین جهان را هم مثل رئیس جمهور وقت به چیزی حساب نمی کرد یا خود را از امام هم عقل کل تر می دانست ؟!



جناب آقای موسوی ! من و امثال من برای رسیدن به حقیقت ، سوالات زیادی از شما داریم ، اما من در اینجا فعلا از همه آنها می گذرم و به همین پرسش ساده اکتفا می کنم . این پرسش از آنجا اهمیت بیشتری پیدا می کند که شما در کنفرانس مطبوعاتی هفته پیش خود ، به صراحت فرمودید برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری از رهبر انقلاب اجازه نگرفته اید و من دیدم که اکثر سایتها و وبلاگهای ضد انقلاب همین سخن شما را و جمله اینکه "اگر من رئیس جمهور شوم ، گشت ارشاد را جمع می کنم" تیتر کرده بودند (جمله دوم البته آنطور که آقای رمضان زاده سخنگوی دولت آقای خاتمی هم گفته اند "هضم نشدنی است چرا که این کار اصولا جزو وظایف رئیس جمهور نیست ". به همین دلیل است که خود آقای احمدی نژاد که به برخی از شیوه های اجرای آن انتقاد داشت ، کاری از پیش نبرد!). اما جمله ای که درباره اجازه نگرفتن از رهبر برای نامزد شدن مطرح کرده بودید هر چند هیچ مشکل قانونی ندارد اما تاکید کردن بر آن از سوی شما با آن سابقه تاریخی که امثال من از شما داریم و من به عنوان ابهام آن را مطرح کردم ، این تردید بسیار جدی را ایجاد می کند که شما به هیچ وجه اهل مشورت و گفت و گو با صاحبنظران و رعایت قانون و سلسله مراتب و از همه بالاتر احترام قائل شدن به جایگاه رفیع ولایت فقیه - این میراث ماندگار امام خمینی - که شما خود را نخست وزیر مورد محبت ایشان می دانید ؛نیستید .

سلام
با تشکر از متن ارسالی شما.

علی یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 01:17 ب.ظ

ن روزها که آقای مهندس "میر حسین موسوی" پس از 20 سال دوری از سیاست ، دوباره وارد عرصه حضور در مسئولیتهای عالی جمهوری اسلامی شده اند ، به یاد ماجرای نامه استعفای ایشان از نخست وزیری افتادم و یک سوال مهم برایم پیش آمد که خیلی دوست دارم ایشان به آن پاسخ دهند . حتما خوانندگان محترم وبلاگ من و حتی شخص آقای موسوی تایید می کنند که این سوال ، بسیار اساسی و کلیدی است و در تصمیم گیری ما برای رای دادن یا ندادن به ایشان تاثیر مهمی دارد .

سوال من البته به این مربوط نمی شود که چرا ایشان در اوج ماجراهای جنگ و وضعیت استثنایی و بحرانی کشور ناگهان استعفا دادند ، بلکه سوال این است که مگر ایشان طبق سلسله مراتب اداری شناخته شده - نه تنها در ایران که در تمام جهان - نمی بایستی نامه استعفای خود را به مقام مافوق یعنی رئیس جمهور وقت آقای " سید علی خامنه ای" تقدیم می کردند ؟ پس چرا به جای این شیوه ، نامه با عبارت " ملت قهرمان ایران ..." شروع شد ؟! من حتی از این سوال می گذرم و با فرضی که باز هم غیر قابل قبول است ، بنا را بر این می گذارم که ایشان به دلیل اختلافات مبنایی با آقای رئیس جمهور وقت ، اصلا ایشان را عددی به حساب نیاورده است که نامه را خطاب به ایشان بنویسد ( من هیچ احتمال عقلی و قانونی دیگری به ذهنم نرسید ) ، اما می ماند یک سوال بسیار مهمتر و اساسی تر و آن اینکه چرا " نخست وزیر امام خمینی" و " نخست وزیر دوران جنگ " وقتی نامه اش از اخبار سراسری رادیو پخش شد ، رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی ، تازه آنزمان از استعفای ایشان با خبر شد ؟! که امام آن نامه تند را خطاب به ایشان بنویسد ؟ آیا نخست وزیر دوران جنگ و نخست وزیر امام خمینی ، نباید این احترام و ادب را نسبت به ولی نعمت خودش و ولی نعمت تمام مردم انقلاب کرده می گذاشت و در این موضوع بسیار بسیار مهم پیش از اقدام ، از امام استفسار می کرد و طبق یک روش عقلی و بدیهی از ایشان رهنمود می گرفت ؟ آیا ایشان رکین ترین رکن نظام و ولی امر مسلمین جهان را هم مثل رئیس جمهور وقت به چیزی حساب نمی کرد یا خود را از امام هم عقل کل تر می دانست ؟!



جناب آقای موسوی ! من و امثال من برای رسیدن به حقیقت ، سوالات زیادی از شما داریم ، اما من در اینجا فعلا از همه آنها می گذرم و به همین پرسش ساده اکتفا می کنم . این پرسش از آنجا اهمیت بیشتری پیدا می کند که شما در کنفرانس مطبوعاتی هفته پیش خود ، به صراحت فرمودید برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری از رهبر انقلاب اجازه نگرفته اید و من دیدم که اکثر سایتها و وبلاگهای ضد انقلاب همین سخن شما را و جمله اینکه "اگر من رئیس جمهور شوم ، گشت ارشاد را جمع می کنم" تیتر کرده بودند (جمله دوم البته آنطور که آقای رمضان زاده سخنگوی دولت آقای خاتمی هم گفته اند "هضم نشدنی است چرا که این کار اصولا جزو وظایف رئیس جمهور نیست ". به همین دلیل است که خود آقای احمدی نژاد که به برخی از شیوه های اجرای آن انتقاد داشت ، کاری از پیش نبرد!). اما جمله ای که درباره اجازه نگرفتن از رهبر برای نامزد شدن مطرح کرده بودید هر چند هیچ مشکل قانونی ندارد اما تاکید کردن بر آن از سوی شما با آن سابقه تاریخی که امثال من از شما داریم و من به عنوان ابهام آن را مطرح کردم ، این تردید بسیار جدی را ایجاد می کند که شما به هیچ وجه اهل مشورت و گفت و گو با صاحبنظران و رعایت قانون و سلسله مراتب و از همه بالاتر احترام قائل شدن به جایگاه رفیع ولایت فقیه - این میراث ماندگار امام خمینی - که شما خود را نخست وزیر مورد محبت ایشان می دانید ؛نیستید .

سلام
با تشکر از متن ارسالی شما.

سحریار یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 03:02 ب.ظ http://saharyar.blogfa.com



تقدیر ویژه از کاشف السلطنه
http://saharyar.blogfa.com/post-198.aspx

آقای شفاف آیا یادتان هست که :
http://saharyar.blogfa.com/post-191.aspx


سلام
موفق باشید.

نامه سرگشاده به محضر مقام معظم رهبر یکشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 07:36 ب.ظ

با سلام خدمت مقام معظم رهبری
احتراما, مکررا در گفتار حضرت امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) و حضرتعالی شنیده ایم که امر به مبارزه با فساد نموده اید .بر ما پوشیده نیست که بزرگترین خطر برای نظام اسلامی ما همین نکته است . این دشمن نیاز به سلاح و مهمات جنگی ندارد بلکه همچون سلول سرطانی بی سر و صدا ریشه های مملکت را می خشکاند.
ما بعنوان یک تکلیف شرعی فساد موجود در سازمان حفاظت اطلاعات ارتش را از طریق دوایر قضائی و رسمی پیگیری نمودیم , با این امید که به وظیفه خطیر خود در ارتباط با حفظ نظام عمل نموده باشیم , لیکن بدلیل عدم دستیابی به نتیجه ای ملموس’ اجبارا موضوع را از طریق سایتهای خبری و وبلاگها دنبال مینمائیم تا مگر مسئولی با مسئولیت! بیابیم که پیگیر موضوع شود .
مقام والای ولایت

ما سربازان گمنام شما در شهرکی بنام قائم واقع در شمال شرق تهران و در کنار شهرک شهید محلاتی زندگی میکنیم که سالهاست زیر سیطره تعدادی از افسران ارشد سازمان مذکور همچون زندانیان در بندی هستیم که هیچ سلطه ای بر مال و سرنوشت خود نداشته و نداریم.
این گروه با ایجاد بنیادی جعلی بنام بنیاد تعاون ارتش شماره 4 ( بتاجا 4) و تهمت به شخص حضرتعالی مبنی بر داشتن موافقت و امریه شما دست به فساد مالی چند ده میلیارد تومانی از سازمانها و ادارات و غیره زده اند که از اینجهت لطمات شدیدی به آبروی ولی امر مسلمین وارد ساخته اند.
در اساسنامه این بنیاد بشماره 9632 مورخ 19/5/75 به کررات از مقام ولایت نامبرده شده است در حالی که آنها هرگز به شماره امریه ای که از سوی شما صادر شده باشد اشاره ای ننموده اند.
سالهاست شکایت ما در شعبه 8 بازپرسی دادسرای کارمندان دولت به شماره کلاسه84/1381-85/164 بدون هرگونه اقدامی مسکوت مانده است .

با توجه به اطلاع مقامات کشوری و لشگری ازاین ماجرا و عدم اقدام لازم از سوی آنان که طبیعتا بایستی بیش از ما از به خطر افتادن آبروی ولی امر مسلمین متاثر و حساس باشند ,از محضر حضرتعالی عاجزانه تقاضا مندیم دستور عاجل جهت رسیدگی صادر فرمائید

با آرزوی طول عمر با عزت و سلامتی برای حضرتعالی
تعدادی از سربازان گمنام ولایت

سلام
انشاالله به حقتان برسید.

عدالتخواه دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:06 ق.ظ http://www.qoba.blogfa.com

سلام
میرحسین مثلااوبامای جریان اصلاحاته بافرق اینکه بعد20سال کنج نشینی نه دلیلی برای حضورداره ونه جامعه نیازی به حضورش داره اوباماشونم مثل اصلاحاتشون قلابیه
والعاقبة للمتقین

سلام
با نظرتون موافقم.
موفق باشید.

ق دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 09:50 ق.ظ http://edaltkha.blogfa.com/

طرح لینک وبلاگهای حامی دولت خدمتگذار

سلام
طرح عالی است.
موید باشید.

روح الله دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ب.ظ http://www.aramejanam.blogfa.com

سلام

نوع ادبیاتی که استفاده می کنید، باید کمی متعادل تر باشد، باید به ازای همه کلماتمان در پیشگاه خداوند جواب پس بدهیم.

انشاءلله موفق باشید

سلام بر شما دوست عزیز.
از نصیحت شما ممنونم. انشاالله موفق باشید.

خط امام دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:27 ب.ظ

سلام کاش هیچ نمی گفتی آنگاه در قنداق بودی میر حسین زیر بمباران بود حرف نزنی بهتره

سلام
سلام آنگاه که من در قنداق بودم میرحسین در کا نخست وزیری بود و عده ای دیگر در زیر بمب بودند. میرحسین مشغول قهر کردن بود.

تلنگر دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 07:25 ب.ظ http://talangor86.blogsky.com

سلام
با تشکر از حضور شما در تلنگر!
مطلب را خواندم.
البته علامت سوال های زیادی در مورد آقای موسوی وجود داره ولی نباید یکطرفه هم به قاضی رفت .

راستی اگر تمایل داشتید اخبار انتخابات را از
« ب مثل بسیجی » http://basijepezeshki.blogsky.com/
دنبال کنید.
التماس دعا

سلام
من فقط برخی موارد که مشروعیت او را در ذهن در قبال شعارهایی که میزد را در بوته نقد گذاشتم.

حامد دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 08:30 ب.ظ

با سلام دوست عزیز لازم به این همه به اصطلاح افشاگری نیست!
میشه از نحوه ادبیات تون هم پی به افکار شما برد ُ امیدوارم خداوند بزرگ شما و هم مسلکانتان را به راه درست هدایت کند

خداوندا !
ما را از شر دشمنان خارجی و دوستان داخلی خشک مغز و کج فهم (خوارج یا به عبارتی صحیح تر اصولگرایان) محفوظ بدار همانها که علی (ع) را کافر میپنداشتند

با سلام
از لحنتون مشخصه که شما به راه راست هدایت شدید! ما را هم دعا کنید.
همین به اصطلاح دعای آخر شما در تناقض با کلام اول شماست! کمی دقت.

یه دوست سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:09 ق.ظ http://pars-images.blogfa.com/

موسوی رو عشق است

بله!!! (با لحن مهران مدیری!)

انقلابی سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:47 ب.ظ

سلام به شما که نگران انقلاب هستید، البته مطمئن نستم که این نگرانی واقعی باشد. مدتهاست که گروه های طرفدار احمدی نژاد از مواضع او بیزاری جسته و تنها برای نشستن سر سفره نفتی که وعده اش به مردم داده شده بود از گرد او پراکنده نشده اند. (به هر حال نفت هزار درد بی درمان را دواست، نوش جان آقای محصولی!)
خوب است که جناب موسوی مرتب به اصول مراجعه می کنن، بهتر شما هم یک بار هم که شده اصول انقلاب را مرور کنید. مگر نه انکه شعار مردم صداقت مسئولین بود؟ مگر نه آنکه ساده زیستی مسئولین را می طلبیدند؟ الحق که کردان و محصولی رب النوع این صفاتند. لابد جزء اصول است که به جای خوراک، اسلحه به مردم فلسطین بدهیم و به جای پایبندی به اصول جهانی حرف از نابود ملت ها و دولت ها بزنیم؟! به خدا قسم که من خطر براندازان سبک عقل را کمتر از شما خاله خرس ها می دانم که بو نفت فریفته تان کرده و عده ای در جهت مطامع خود از شما بهره می برند.
زنده باد میرحسین موسو ها، خاتمی ها، ابطحی ها و ... که اصولگراان واقعی اند و مرگ بر معاویه های زمان که خطرشان هزار بار از یزیدها بیشتر است!

سلام به شما ایدوارم مطمئن شوید!
سخن اولتان که همش تناقض است که ا را طرد کرده اند و لی همچنان گردش میچرخند.
حرف و عمل دوتاست موسوی میگوید به اصول مراجعه میکند اما دلیل نمیشود که واقعا اینکار را انجام دهد اینرا از عملکردهایش که چند نمونه اش را آورده ام ببینید.
محصولی کار میکند پول در می آورد این که بدیهی است اما در بحث صداقت کردان بهتر از سوتی خاتمی است که مدرکش در سالی صادر شده که هنوز انقلاب پیروز نشده اما آرم الله در بالای آن است! و همچنین در روز ۲۹ اسفند که تعطیل رسمی است صادر شده است!!(صداقت از نوع اصلاحاتی)
در بحث غزه که ایران چندین تن کالا به آنجا فرستاد که اسراییل اجازه ورود نداد و در بحث اسلحه هم مدرکی جود ندارد حتی آمریکا هم مدرکی ندارد.
انگار شما هم از نفت و بوی آن بدتان نمی آید چون مادام از نفت دم میزنید!
خود موسوی میگه من اصولگرا نیستم اونوقت شما میگی اصولگرا!!!
بله (از نوع مهران مدیری!)

ب مثل بسیجی سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:43 ب.ظ http://basijepezeshki.blogsky.com/

سلام وبلاگ خوبی دارید . باتوجه به نزدیکی انتخابات بهتراست سعی در پرشورتر کردن فضا داشته باشیم. به ما هم سر بزنید:
http://basijepezeshki.blogsky.com

سلام
انتخابات انشاالله پرشور برگزار خواهد شد. هدف در اینجا شناسایی سره از ناسره است. همین.

گدای فاطمه سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:32 ب.ظ http://pakki.parsiblog.com

سلام
قلم زیبای شما که برخاسته از یک شعور و فهم دینی و دلسوزانه است را ارج می نهم و اگر لایق باشم برای عاقبت بخیریتان دعا می کنم.موفق و سر بلند باشید.

سلام
از نظر لطف شما ممنون و سپاسگزارم.
موید باشید.

منتظر ظهور سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:19 ب.ظ http://mohsen1343.blogfa.com

سلام
میر حسین موسوی آن میر حسین دهه 60 نیست .کسی که دم از ارزش وپایبندی به ان می زند اکنون با در جبهه مقابل ارزشها قرار گرفته .سخنان امروزش بوی ارزش که نمی دهد ضد ارزش هم هست.سابقه 20 سال گذشته اش در دوران سازندگی واصلاحات نشان می دهد او فردی است که در مقابل خائنین به نظام اسلامی وحرمت شکنان دینی وتوهین کنندگان به مقدسات مردم ایران سکوت می کند ودر مقابل خدمت کنندگان وولایت مداران ومتعهدین به اصول انقلاب وامام (ره)احساس خطر می کند .حال چه شده که 8سال برندازی را که همسرگرامیشان هم از دور دستی برآتش داشتند احساس خطر نمی کردند واکنون احساس خطر را درک کرده اند.به هر حال میر حسین موسوی با ورودش به این انتخابات باعث از بین رفتن خدمات گذشته اش نیز می شود.چون فرزند انقلاب نباید در جبهه ضد انقلاب سنگر بگیرد که او اینکار راکرده است.
یا علی مدد

سلام
از متن و نظر ارسالی شما ممنونم.
با شما موافقم.
موید باشید.

سولدوز چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:49 ب.ظ http://suldoz.ir/post-956.aspx

همه شما شنیده اید که دشمنان ومخالفان رئیس جمهور مکتبی برای تخریب وی به هر حیله و شیوه نامردانه ای متوصل شده اند آخرین آنهاخبر تشکیل ستاد ویژه برای تهیه وانتشار پیامک برعلیه رئیس جمهور است.... .ا در حد بضاعت خود برای مقابله با این جریان و در پاسخ به این نامردی از دوستانمان میخواهیم که هر پیامکی که در دفاع! دفاع! از رئیس جمهور مکتبی دارید برایمان از قسمت نظرات این خبر ارسال کنیدتا ما نیز به نوبه خود انها را منتشر کنیم.
http://suldoz.ir/post-956.aspx
اینهم نظرسنجی انتخاباتی هست
http://suldoz.ir/post-615.aspx
این آدرس یک لینک باکس دیگه طرفدار افکار احمدی نژاده
http://suldoz.mihanblog.com

سلام
حتما.
موید باشید.

کیارش دوست چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:07 ب.ظ http://www.iner30.com

سلام
وبلاگت خیلی عالیه
حتما توی تابستون یه زبان برنامه نویسی یاد بگیر و یه سایت بزن
اگر خاستی منم کمکت می کنم

انشاالله همیشه موفق باشی

سلام کیارش
تو فکرش هستم .
درسها رو سفت و سخت بخون.
موفق باشی.
بازم سر بزن.

ستاد خودجوش حمایتهای مردمی از دکتر پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:54 ب.ظ

اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم

از: ستاد خودجوش حامیان دکتر احمدی نژاد
به: حامیان دولت مهر

سلام علیکم
امروز دشمنان ایران اسلامی در صدد برآمدند تا بوسیله تمام ابزارهای سیاسی و فنی خود دولت اسلامی را در ایران نابود نماید.
از تمام شما وبلاگ نویسان عزیز تقاضا داریم تا از اندک سایتهای خبری حامی دولت حمایت نموده و این سایتها را "لینک" و "خبرها" را فقط از این منابع منتشر نمایند.
حتی الامکان سعی گردد بنرهای این سایتها را نیز در وبلاگ قرارداده شود.
ان شاء الله در آینده نزدیک همایشی برگزار خواهد گردید و از شما یاور دولت مهر نیز دعوت بعمل خواهد آمد.
لازم بذکر است که ستادهای میرحسین موسوی و مهدی کروبی در این یک ماه اخیر حدودا نزدیک به 36 سایت خبری راه اندازی نموده اند که طبق پیش بینی کارشناسان خبری ستاد این تعداد تا روز انتخابات بالغ بر 55 سایت خواهد شد.
چنانچه نظری در خصوص نحوه مقابله با آنها سراغ دارید با همکاران ما در ستاد و یا با این سایتها در ارتباط بگذارید.
خواهشمند است این متن را در بین وبلاگهای حامی دولت منتشر نمایید.
سایتهای مورد نظر عبارتند از:

سایت رجانیوز rajanews.com
سایت قلم پرس ghalampress.ir
سایت انصار نیوز ansarnews.com

قبلا از همکاری حضرتعالی سپاسگزاری می نمایم.

ومن الله التوفیق
پیروز و سربلند باشید

سلام
حتما این سایت ها در عبرت لینک شدند.

کنگاور نیوز یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:38 ق.ظ http://kangavar-nes.blogsky.com/

با سلام وخسته نباشید خدمت شما هم اندیش گرامی وبلاگ خبری (کنگاور نیوز) افتخار دارد با وبلاگ شما تبادل لینک کند . ممنونم.

سلام
با تشکر از شما.
وبلاگ شما در عبرت لینک شد.

قاسم محمدی یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:58 ب.ظ http://mbmshagh.parsiblog.com

با سلام با مطلب قدرت به هر قیمت به روزم.
یا علی

سلام
حق نگهدارت.

دولت مهر دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:56 ق.ظ http://dolat-mehr.com

به نام خدا
سلام خدمت شما دوست عزیز
پایگاه حامیان مردمی دکتر احمدی نژاد راه اندازی شد.شما می توانید از طریق تماس با ما و یا ارسال خاطرات، نظرات، پیشنهادات و خاطرات خود را برای ما ارسال نمایید. در صورت تمایل برای همکاری های بیشتر از طریق ایمیل و یا بخش تماس با ما، ما را مطلع نمایید.

به امید پیروزی نهایی حق بر باطل

سلام
اگر لایق بودیم میرسیم خدمتتون.
انشاالله.

آشنای دیار دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:54 ق.ظ http://ashenayediar.blogfa.com

انتخابات دهم ریاست جمهوری در فاز جدید ، وارد حساسیت نوینی گردیده که درآن دو مقوله اصلاح طلبی و اصولگرائی ، نیازمند بازتعریف و تبیین مفهوم و تعیین مصداق جدید می نماید . جمعی از اصولگرایان و یا به تعبیری همان محافظه کاران سابق چنین وانمود مینمایند که جناح مقابل آنان از اصول ، مغفول مانده و بنای بر ساختار شکنی به نفع بیگانگان را دارند و با این تبیین عوامفریبانه تلاش خود رادر جهت حفظ و بقای بر قدرت مضاعف نموده و در تخریب شخصیت هائی که خود پایه گذار آن اصول در نظام موجود بوده اند به هر وسیله ای متوسل میگردند .

از منظر اصلاح طلبان ، اصلاح طلبی ، غفلت از اصول نبوده بلکه به اعتقاد آنان اصرار بر بقای معیارهای ناکارآمد ، مانع توسعه و پیشرفت امور بوده و آن اصول و معیارها را نیازمند بازنگری و اصلاح میدانند .

شعارها و وعده های انتخابتی تحقق نایافته دولت نهم از جمله : وعده آوردن نفت برسفره های مردم ، وعده اعلام اسامی مراکز و باندهای مافیای اقتصادی و تحقق عدالت و مهرورزی ... از موارد برگرفته ازدیدگاه منتسب به اصولگرائی است که در یک دوره کاری چهار ساله علیرغم بهره مندی از مواهب و پشتوانه هائی همچون حاکمیت یکدست و بالاترین درآمد نفتی در تاریخ حیات نظام جمهوری اسلامی ، ناکارآمدی این دیدگاه را به اثبات رسانیده است .

در این رابطه از علل و عوامل مؤثر در این عدم توفیق را میتوان وابستگی این دیدگاه و نگرش به عقبه ای فکری و ذهنی دانست که ناکارآمدی آن در کوران انقلاب آزمایش شده و در زمان حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز بایکوت گردیده بود ،که تلاش دولت نهم دراحیای این دیدگاه به روش آزمون و خطا این ناکارآمدی را اثبات مجدد نمود .

اما برتری اصلاح طلبی مبتنی بر اصولمداری میرحسین که در بحرانی ترین شرائط کشور بامقایسه شاخص های اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی به اثبات رسیده مبتنی به نگرشی اعتقادی است که اصالت آن به عنوان اصول انقلاب مورد تأیید صاحبان اندیشه ای است که به دور از طمع به مناسب حکومت و قدرت از پشتوانه ای مردمی نیز برخوردار میباشند .

اینجاست که دیدگاه میرحسن موسوی را باید نماینده تفکری دانست که با پشتوانه اعتقادی آزموده و غیر وابسته به مبانی فکری ذهن گرا ، برای تحقق اصلاحاتِ مبتنی بر اصول میتواند مورد اعتماد واقع گردد .

سلام
از متن ارسالی شما ممنونم.

مرتضی دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:22 ب.ظ http://mori65.blogfa.com

سلام
وب جالبی دارید
شما در وب من هم می توانید مطالب زیر را مشاهده کنید
1. امام خمینی در یک نگاه(جدید)
2.معرفی سایت و شماره تلفن آدرس و ایمیل علما(جدید)
3. زندگی نامه و احادیث بزرگان
4.جدول لیگ برتر فوتبال
5. برنامه و نرم افزار موبایل
6.آثار تاریخی و مذهبی کرج بزرگ
7. پیامبر رحمت(زندگی و اتفاقات زمان پیامبر به صورت کامل)
8.اخبار روز
9.کتاب خانه ای کامل
10.مداحی
و...
منتظرم
..یاعلی..

سلام
ممنونم ازشما.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:00 ب.ظ

؟

تلالو چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:49 ق.ظ http://ghalebun.blogfa.com

طرح شکایت علیه سایت کلمه(امضا کنید)
سایت کلمه (سایت تبلیغاتی میرحسین موسوی) اقدام به نظر سازی در نظر سنجی سایت خود بر ضد رئیس جمهور کرده(برای اطلاع بیشتر به وبلاگ تلالو مراجع کنید http://www.ghalebun.blogfa.com/). لذا وبلاگ تلالو به سایت کلمه اولتیماتوم داده تا این نظر سازی جعلی را تا آخر هفته اصلاح کند در غیر این صورت از این سایت دروغ پراکن به علت عدم احترام به نظر مراجعین و سوء استفاده از نظر آنها و همچنین نظر سازی علیه دولت خدمتگزار به طور رسمی شکایت میکند.
لازم به ذکر است که این بی احترامی به نظر و رای مراجعین در حالی صورت گرفته که میرحسین خواستار تشکیل کمیته ای برای صیانت از ارا در انتخابات شده.
شما نیز در صورتی که موافق این طرح شکایت هستید با درج نام وبلاگ خود یا ایمیل یا نام کامل خود در قسمت نظرات موافقت خود را با طرح این شکایت اعلام کنید.

سلام
اقدام سایت کلمه اف برانگی است.

گم نام چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:51 ب.ظ

با سلام مجدد بر میلاد جون خودم!!!!!!!!
همان طور که قبلا با هم بحث کردیم در کشور ما سیاست وجود ندارد بلکه بازیهای سیاسی موجود میباشد.
نمونه ای از آن در وب شما بارز است. اگر که به موضوعهای قبلی خود نگاه بیندازید که مصادف بود با کاندیداتوری آقای خاتمی شروع به خراب کردن چهره ی وی کردید و حال همین موضوع را سر آقای موسوی در حال پیاده کردن هستید.
هیچ انسانی عاری از خطا و اشتباه نیست بنابراین جو سیاسی را آلوده نکنید و تنها از نامزدهای خود طرفداری کنید و دیگر نامزدها را مورد حمله قرار ندهید.
به امید ظهور امام زمان(عج) تا اینکه با ظهور ایشان تمامی پرده ها کنار برود و خیلی از حقایق نمایان شود(ان شاا...) پس در انتخاب جبهه ی خود دقت کنید که آیا در جبهه حق هستید یا بر علیه آن که عاقبت آن یک عمر پشیبانی است.

سلام بر آقا فرزاد عزیز!
سیاست هست اما عده ای بازی با آن را بیشتر دوست دارند.
در مورد وبلاگ عبرت هم باید بگویم من با توجه به نیازهای روز مینویسم و تعداد پست هاییی که هست هدفمندسازی شده اند .
انشاالله.
پیروز و سربلند باشی.

سیدسعید پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:19 ب.ظ http://fatemyion.blogfa.com/

سلام خسته نباشید اخوی خدا خیرت بده

التماس دعا یاعلی

سلام
شما هم موفق باشید.
محتاجیم
حق نگهدارت.

پویا شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:26 ب.ظ http://pooyaandish.persianblog.ir

یچه ها متشکریم
وبلاگ خوبی داری[لبخند] احمدی نژاد کارهای بزرگی کرده که از هیچکس بر نمی آمد:
- بالا بردن قدرت چانه زنی ایران در بحث انرژی هسته ای
- عمل به ساده زیستی
- قاطعیت در عمل
- سیاست کاری نکردن مردم
- پیرو واقعی رهبر
- انجام بسیاری از کارهای کلیدی که هیچ دولتی جرات انجام آن را نداشت مانند کارت سوخت . اصلاح اقتصادی و ...
- عدم دستبرد به بیت المال و عدم حلال دانستن امکانات دولتی برای خود و اطرافیان
...
و در یک کلام احمدی نژاد مرد بسیار پاک و شجاعی است.[چشمک][قلب]
در مقابل. حرفهای موسوی را هم گوش کرده ام یکی از شعارهای ایشان این است که چون احمدی نژاد قواعد بازی را رعایت نمی کند من آمدم[شیطونک] نباید از ایشان پرسید این قواعد بازی چیست که احمدی نژاد رعایت نمی کند (شاید منافع ... بخطر افتاده) و دیگر اینکه بازی با کی و چی (نکنه با مردم و منافعشان)
بهرحال امیدوارم همه ما بتوانیم با بصیرت و بینش انتخابمان را انجام دهیم. که مطمئنا در قبال این انتخاب در فردای قیامت پاسخ گو خواهیم بود.
والسلام علی من التبع الهدی...
بهت سر زدم به ما سر بزن [گل][بدرود]

سلام
از نظرتون ممنونم.
حتما میرسم خدمتتون.
یا حق.

پویا شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:49 ب.ظ http://pooyaandish.persianblog.ir

خبر داری لینک شدی
راستی بعضی از کامنتات رو از اینجا پاک کن و تو وبلاگت بگذار
بابا نیم ساعت طول کشید تا صفحه نظرات باز بشه. داشتم نظر نگذاشته می رفتم

سلام
ببخشید از کجا پاک کنم؟
چشم حتما.
از اینکه صبر کردید و نظر دادید ممنونم.
موفق باشید.

مهربان یکشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:05 ق.ظ

سلام | بعضی ها لیاقت نامه ی به اصطلاح تشر آمیز امام را هم نداشتند... .

سلام بر شما
امام(ره) با توجه به شرایط مسئولین را نصیحت میکردند اما عده ای گوش شنوا نداشتند.
موفق باشید.

تریبون آزاد چهارشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:29 ق.ظ http://au-tabriz.blogfa.com/post-304.aspx

در تریبــــون آزاد بخوانید:

سخنی با جناب مهندس موسوی!

×××××××کانون نظریه پردازی و گفتمان آزاد دانشجویان دانشگاه های تبریز×××××××

سلام
حتما.

شمس دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 05:39 ق.ظ

با همه اوصاف و بیان احوالات من از میر حسین حمایت می کنم.
یک دوستدار احمدی نژاد

سلام
رای شما قابل احترام است.

محمد دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:45 ب.ظ

همش سیاه بازی همش دل و دزدی این خر نشد خر دیگه پالون میدوزند رنگ دیگه
بابا جمع کنید بساتتون را موسوی دیگه کیه؟خاتمی کیه؟ احمدی نژاد کدوم خریه
همتون دروغگو هستید
سیاست رژیم همینه یه خر میاره تا خون مردم را توی شیشه کنه بعد میبره یه کره خر میاره تا یه کم مردم نفس بکشند
این رژیم باید گورش را گم کنه
جایی بین مردم نداره
اون عکس را هم بالای تارنمات بردار ؛ نمیخواد چهره موسوی را مثل ادمهایی نشون بدید که کاری به کار مردم نداره و مردم آزادند خودشون مدل پوشش را انتخاب کنند
خاتمی را یادتون رفت
ممد بلف را میگم
جنایتی که اون کرد احمدی نژاد نکرد
آزادی بیان یادتونه؟
با اون سیاست مزدورانش گذاشت تا روشنفکران و دلسوزان مردم گول بخورند که واقعا آزادی بیان است تا خودشون را نشون دادند یهو سر به نیستشون کرد
اینم یکی است مشابه همون
برو فکر نون باش که خربزه آبه
واقعا متاسفم برای کشورم که دست یه مشت دل و دزد افتاده و خون مردم ایران زمین را توی شیشه کردند و سرمایه مردم را صرف جاه طلبی های خویش کردند

سلام
به نظر میرسه مشکل شما با نظام اسلامی است نه با اشخاص.
شما با مقایسه ای سر انگشتی میان نظام اسلامی و طاغوت تفاوت ها را تشخیص خواهید داد البته اگر بی طرف باشید.

محمد سه‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:15 ق.ظ

می دونی چیه؟
بهت بر خورد دیشب برات کلی حقایق نوشتم نه؟
از همین برخورد تو که حامی موسوی هستی و نظر من را سانسور کردی فهمیدم این کرم بد تر از کرم خاکی قبلی احمدی نژاد است
اهای بیدار شو
موسوی هنوز روی کار نیومده
هنوز قدرت پیدا نکرده و تو داری با اندک قدرت خودت در این وبلاگ نظر من را حذف میکنی
وای بر ایران که اگر موسوی ها بر روی کار بیاند و قدرت ایران دست شما بیفته
ننگ بر حکومت جمهوری اسلامی و نوکرانش
زنده باد ایران پاینده باد ایران بر فراز باد پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان

سلام
اگر در آزاد سازی نظرات قصوری شد و موجبات عصبانیت شما فراهم شد مرا بببخشید عمدی نبوده است.
نظر شما حذف نشده است.
اگر واقع بین باشید ملت از ذلت به عزت رسیده در فناوری ها خودکفا شده ایم ابرقدرت ها به ما التماس میکنند که عقب بنشینیم اما ما همچنان روی پای خودمان ایستاده ایم نه متکی به آمریکا و بریتانیا.
دوره این شیر و خورشیدها هم ۳۰ سال پیش تمام شد.

ازدواج به سبک سبزهای لجنی چهارشنبه 25 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:40 ق.ظ http://smmk.blogfa.com

سلام
خدا خیرت بده
عالی بود
با مطالب ازدواج سبز ، گفتگوی 2 دوجنسه سبز و سکوت آقای خمینی
در خدمتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد